|
علیاکبری بختیاری مدیر کل حوزه ریاست دیوان عدالت اداری با اعلام این خبر گفت که پیشتر دیوان عدالت اداری در سال 86 و 87 پذیرفته بود، افزایش حقوق شاغلین و بازنشستگان به نرخ تورم باشد.
این مقام مسئول در دیوان عدالت اداری با بیان اینکه در قانون «متناسب با نرخ تورم» عنوان شده است افزود: لزوماً افزایش حقوق متناسب با نرخ تورم به معنای مساوی با نرخ تورم نیست؛ یعنی میتواند پایینتر یا بالاتر باشد لذا هیئت عمومی دیوان عدالت اداری، این دو سال را هم که پذیرفته بود با رای اصلاحی، رد کرد و طبعتاً مصوبات دولت و پرداختهای دولت، مطابق با قانون دانسته شده است.
28 فروردین ماه سال 86 بود که هیئت وزیران نرخ افزایش حقوق کارکنان و بازنشستگان را پنج درصد اعلام کرد اما این مصوبه با شکایت 45 نفر از کارکنان و بازنشستگان در دیوان عدالت اداری قرار گرفت. دیوان عدالت اداری به موضوع ورود و طی حکمی اعلام کرد:
الف ـ به صراحت ماده 150 قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، دولت موظف شده است که حقوق کلیه کارکنان و بازنشستگان دولت را طی برنامه چهارم و در ابتدای هر سال برای تمامی رشتههای شغلی متناسب با نرخ تورم افزایش دهد. نظر به اینکه معنی و مفهوم واژه متناسب چه در لفظ و چه در اصطلاح مبین وجود تساوی و تناسب بین دو یا چند نسبت معین و مشخص است و حکم قانونگذار در باب ضرورت افزایش حقوق کلیه کارکنان و بازنشستگان متناسب با نرخ تورم نیز مفید لزوم رعایت تناسب بین افزایش تورم و افزایش حقوق کارکنان شاغل و بازنشسته به نسبت یکسان است، بنابراین بندهای یک و 2 تصویبنامه شماره 11008/ت37150 هـ مورخ 28/1/1386 هیات وزیران در خصوص افزایش ضریب جدول حقوق موضوع ماده33 قانون استخدام کشوری از واحد 432 به 454 و همچنین افزایش 5 درصد به حقوق بازنشستگی و وظیفه اشخاص مذکور در بند 2 مصوبه به لحاظ عدم تناسب آن بـا نرخ تورم اعلام شده از طرف بانک مرکزی در سال 1386 به میزان 7/13 درصد و عدم تساوی نسبت افزایش حقوق کارکنان شاغل با حقوق بازنشستگان خلاف هدف و حکم مقنن تشخیص داده میشود.
ب ـ حکم مقرر در ماده 6 قانون نظام هماهنگ پرداخت کارکنان دولت مصوب شهریور ماه1370 متضمن تفویض اختیار وضع فوقالعادههای خاص به هیئت دولت به منظور تطبیق وضع کارکنان دستگاههای مشمول مقررات خاص و جذب و نگهداری نیروی مناسب برای مشاغل تخصصی و مدیریت است. بنابراین بند 6 مصوبه مورد اعتراض که در جهت ایجاد تعادل نسبی در میزان حقوق و مزایای مطلق کارکنان دستگاههای اجرائی متضمن وضع و برقراری فوقالعادهای تحت عنوان فوقالعاده تعدیل است، انطباقی با مدلول ماده 6 قانون فوقالذکر و اهداف مقنن به شرح آن ماده ندارد. بنا به جهات فوقالذکر، بندهای یک و 2 و 6 مصوبه مورد اعتراض مستنداً به قسمت دوم اصل 170 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و ماده یک و بند یک ماده 19 و ماده 42 قانون دیوان عدالت اداری مصوب سال 1385 ابطال میشود.
منبع:اکونیوز
نمایندگان مجلس در جریان رسیدگی به جزییات طرح دو فوریتی ممنوعیت به کارگیری بازنشستگان (طرح اصلاح ماده 95 قانون مدیریت خدمات کشوری ) مصوب کردند هرگونه به کارگیری افرادی که در اجرای قوانین و مقررات بازخرید یا بازنشسته شده یا میشوند از تاریخ لازمالاجرا شدن این قانون به استثنای مقامات موضوع ماده 71 قانون مدیریت خدمات کشوری، ایثارگران، فرزندان شهدا و فرزندان جانبازان 70 درصد و بالاتر در دستگاههای اجرایی موضوع ماده 5 قانون مدیریت خدمات کشوری یا هر دستگاهی که به نحوی از امحاء از بودجه کل کشور استفاده میکند ممنوع و همچنین هرگونه پرداخت از هر محل و تحت هر عنوان به آنان ممنوع است.
همچنین بر اساس تبصره ذیل ماده واحده این طرح افرادی که برخلاف مفاد این قانون به کارگیری شدهاند ظرف مدت 60 روز از تاریخ تصویب این قانون باید سمت و پست خود را ترک نمایند و هرگونه پرداخت تحت هر عنوان به آنان در حکم تصرف غیر قانونی در اموال دولتی است.
همچنین در تبصرهی دیگری مقرر شد کارکنان و اعضای هیات مدیره مناطق آزاد نیز مشمول این قانون میباشد.
بر اساس تبصره دیگری از این ماده واحده کلیه قوانین و مقررات عام مغایر این حکم و ماده 41 قانون الحاق موادی به قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت، مصوب 15/8/84 و ماده 91 قانون استخدام کشوری مصوب 31/3/1345 و بند ب ماده 65 قانون برنامه 5 ساله پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران مصوب 15/10/1389 در خصوص دستگاههای اجرایی نسخ میشود.
بر همین اساس این طرح با توجه به این که مغایر قانون برنامه بوده و نیاز به دو سوم رای نمایندگان داشت از مجموع 195 نماینده حاضر با 157 رای موافق، 17 رای مخالف و 6 رای ممتنع به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید.
هادی ابوی رئیس کانون انجمن های صنفی کارگران خراسان رضوی ، از ابلاغ دستورالعمل شماره 41 روابط کار درخصوص نحوه قراردادهای کارگری خبر داد و گفت: دستورالعمل شماره 41 توسط معاونت روابط کار وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی ابلاغ شد.
وی افزود: این دستورالعمل بر نحوه انعقاد قراردادهای کارگری در کارگاههای با ماهیت کار دائم، موقت و معین تأکید دارد.
براساس این گزارش، براساس ماده 41 قانون، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی مکلف شده است برای قراردادهای کتبی نمونه برگ مخصوص تهیه کرده و در اختیار کارگران و کارفرمایان قرار دهد؛ نمونه قرارداد تهیه شده در 11 بند به موجب این دستوالعمل برای آگاهی و اجرا ابلاغ میشود.
، در بند 1 این دستورالعمل، قرارداد با توجه به ماده 10 قانون کار، مشتمل بر مشخصات دقیق طرفین است در این بند منظور از نوع و میزان مهارت، مهارت کارگر از نظر کارگر ساده، نیمه ماهر و ماهر و یا درجه مهارت در مورد کارگرانی که مهارت آنها درجهبندی شده است مورد تاکید قرار میگیرد.
بنده 2 قرارداد، مشخص کننده نوع قرارداد است و بر حسب اینکه قرارداد دائم، موقت یا کار معین است باید در محل مربوطه درج شود. بر مبنای آن قرارداد دائم به قراردادی گفته میشود که کار ماهیتاً مستمر بوده و مدتی نیز در قرارداد ذکر نشده و یا تاریخ انقضایی برای قرارداد تعیین نشده باشد.
قرارداد موقت قراردادی است که مدت در آن ذکر میشود و یا اینکه تاریخ انقضای قرارداد تعیین میشود و یا ماهیت کار مستمر نیست.
قرارداد کار معین قراردادی است که در آن کارگر برای انجام کار مشخصی به کار گرفته میشود و بعد از اتمام کار، قرارداد نیز خاتمه مییابد؛ علاوه بر این، در بند 3 قرارداد، نوع کار یا حرفه یا حجم کار و یا وظیفهای که کارگر به آن اشتغال مییابد نوشته میشود. در ادامه در صورت توافق طرفین مبنی بر واریز حقوق و مزایا به حساب کارگر، بند 7 قرارداد هم تکمیل خواهد شد.
منبع:خبرگزاری فارس
متن کامل دستورالعمل شماره (41) روابط کار به شرح زیر است:
مدیران کل محترم تعاون،کار و رفاه اجتماعی استانها
با سلام و احترام
«به موجب تبصره (3) الحاقی به ماده (7) قانون کار، موضوع بند(1) ماده(41) قانون رفع موانع تولید رقابت پذیر و ارتقای نظام مالی کشور مصوب 1394.02.11 مجلس شورای اسلامی؛ وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، مکلف شده است برای قراردادهای کتبی نمونه برگ مخصوص تهیه نموده و در اختیار کارگران و کارفرمایان قرار دهد. نمونه قرارداد تهیه شده در یازده بند، به موجب این دستورالعمل برای اگاهی و اجرا ابلاغ میشود؛ در ضمن به پیوست قانون رفع موانع تولید رقابت پذیر و ارتقای نظام مالی کشور که ماده (41) آن اصلاحاتی در قانون کار وارد کرده است نیز ابلاغ میگردد.
1. بند(1) قرارداد با توجه به ماده(2) قانون کار، مشتمل بر مشخصات دقیق طرفین میباشد. در این بند منظور از نوع و میزان مهارت، مهارت کارگر از نظر کارگر ساده، نیمه ماهر و ماهر و یا درجه مهارت در مورد کارگردانی که مهارت آنان درجه بندی شده است، میباشد. لازم به ذکر است که در صورت اختلاف در نوع و میزان مهارت بین طرفین، نظر سازمان آموزش فنی و حرفهای کشور یا دیگر مراجع صاحب صلاحیت ملاک عمل خواهد بود.
2. بند(2) قرارداد مشخص کننده نوع قرارداد است و برحسب این که قرارداد دائم، موقت و یا کارمعیم باشد، میبایست در محل مربوط درج شود، قرارداد دائم به قراردادی گفته می شود که کار ماهیتاً مستمر بوده و مدتی نیز در قرارداد ذکر نشده و یا تاریخ انقضایی برای قرارداد تعیین نشده باشد. قرارداد مدت موقت قراردادی است که مدت در آن ذکر می شود و یا اینکه تاریخ انقضای قرارداد تعیین میشود و یا ماهیت کار مستمر نمیباشد. قرارداد کار کارمعین قراردادی است که در آن کارگر برای انجام کار مشخصی به کار گرفته میشود و بعد از اتمام کار، قرارداد نیز خاتمه مییابد.
3. دربند(3) قرارداد، نوع کار یا حرفه یا حجم کار و یا وظیفهای که کارگر به آن اشتغال مییابد نوشته می شود. منظور از حجم کار در قرارداد، واحد کالا یا محصول و میزان کاری است که در نظام کارمزدی یا کارمزد ساعتی در مقابل دریافت کارمزد، مورد توافق طرفین قرار میگیرد.
4. در صورت توافق طرفین مبنی بر واریز حقوق و مزایا به حساب کارگر، بند(7) قرارداد تکمیل می گردد.
5. به استناد بند(ح) الحاقی به ماده(10) قانون کار و بند(ز) الحاقی به ماده(21) قانون کار موضوع بندهای(2) و (3) ماده(41) قانون رفع موانع تولید رقابت پذیر و ارتقای نظام مالی کشور، طرفین میتوانند در صورت توافق در قرارداد کار حق فسخ درج نمایند. لازم به توضیح است که گنجاندن شرط فسخ، ویژه قراردادهای غیرموقت (دائم)می باشد و در صورت درج این شرط در قرار دادهای موقت یا کار معین شرط مندرج باطل خواهد بود. همچنین شرط فسخ نباید خلاف قانون بوده و باید عرفاًو عقلاًامکان پذیر باشد.
6. با عنایت به اینکه به موجب بند(ز) الحاقی به ماده (21) قانون کار موضوع بند (3) ماده (41) قانون" رفع موانع تولید رقابت پذیر و ارتقای نظام مالی کشور" آمده است که " فسخ قرارداد به نحوی که در متن قرار داد( منطبق با قانون کار) پیشبینی شده است." بنابر این فسخ قرار داد کار باید شامل مواردی باشد که در قانون کار پیش بینی شده است. به همین لحاظ و از آنجا که به موجب ماده (165) قانون کار اخراج کارگر (فسخ یک جانبه قرار داد کار از طرف کارفرما) بدون دلایل موج پیش بینی نشده است، به همین دلیل موضوع حق فسخ مزبور در بند(ز) ماده (21) قانون کار شامل خیار شرط موضوع ماده (399) قانون مدنی نمی شود و در نتیجه گنجاندن مدت معین برای فسخ قرار داد از طرف کارفرما یا کارگر یا هر دو یا شخص خارجی در قرارداد کار صحیح نبوده و باطل میباشد و در صورت گنجاندن مدت مزبور، مثل آن است که در قرار داد کار گنجانده نشده است. بنابر حق فسخ مزبور در بند (ز) ماده (21) قانون کار ، شامل انواع دیگر خیار هم چون خیار تخلف از شرط می باشد. به این معنی که به عنوان مثال کارفرمایان می توانند با توافق کارگران در قراردادهای کار دائم شرط نمایند که در صورت تخلف کارگر از آیین نامه های انضباطی کارگاه، کارفرما بتواند قرار داد کار را فسخ نماید.
7. با عنایت به تبصره(4) به ماده (7) قانون کار موضوع ماده (41) قانون " رفع موانع تولید رقابت پذیر و ارتقای نظام مالی کشور" کارفرمایان موظفند به کارگران با قرار داد موقت به نسبت مدت کارگر مزایای قانونی پایان کار را به مأخذ هر سال یک ماه آخرین مزد پرداخت نمایند."
8. از تاریخ ابلاغ این دستورالعمل، دستورالعمل شماره (11) روابط کار به شماره ثبت 94647 مورخ 21 آذر ماه سال 1388 منسوخ و این دستورالعمل جایگزین آن میشود. مدیران کل محترم تعاون؛کار و رفاه اجتماعی استانها مسئول حسن اجرای این دستورالعمل بوده و مفاد آن باید بلافاصله پس از ابلاغ به اطلاع کلیه کارشناسان و کارکنان مربوط رسانده شود.»